بدون شک یکی از اهداف اصلی کسبوکار، رسالت اقتصادی آن است. در تمامی صنایع و کسبوکارها رقابت در جریان است. فروشندگان به دنبال افزایش سود هستند و خریداران نیز همیشه به دنبال قیمت مناسب در بازار میباشند. قانون تقاضا و عرضه در واقع یک تئوری در علم اقتصاد است که تغییرات قیمت در یک بازار رقابتی را توضیح میدهد. اما ما در این مقاله قصد داریم از منظر دیگری به این موضوع بپردازیم. با ما همراه باشید تا با این قانون و اهمیت آن در مدیریت و استراتژی کسبوکار بیشتر آشنا شویم.
شاید بهتر باشد که ابتدا به صورت کلی با مفهوم قانون تقاضا و عرضه آشنا شویم. مثال واقعی زیر، این مفهوم را به زبانی ساده بیان مینماید:
مدتی پیش اخبار مربوط به قیمت گوجهفرنگی همه رسانهها را پر کرده بود. در مغازهها، کمبود گوجهفرنگی قابل احساس بود. اگر مغازهای هم گوجهفرنگی داشت آن را با قیمتی بالاتر از حد معمول میفروخت. به دنبال بالا رفتن قیمت گوجهفرنگی و افزایش تقاضا برای آن، قیمت رب گوجه هم افزایش پیدا کرد.
بعد از مدتی برای کنترل قیمت گوجه فرنگی، صادرات گوجهفرنگی به خارج از کشور ممنوع شد. به دنبال منع صادرات گوجه فرنگی، میزان گوجه در بازار افزاش پیدا کرد. با افزایش عرضه گوجهفرنگی، قیمت آن در بازار پایین آمد و تا حدی تعدیل یافت. تعیین کننده قیمت گوجهفرنگی در این داستان واقعی، میزان عرضه و تقاضایی بود که برای آن وجود داشت.
قانون تقاضا
تقاضا به مقدار محصول یا خدمتی اطلاق میشود که برای خریداران مطلوب باشد. در صورت برابر بودن سایر عوامل، هرچه قیمت یک کالا بالاتر باشد، تقاضای کمتری برای آن کالا وجود خواهد داشت. این قانون ساده به قانون تقاضا معروف است.
قانون عرضه
عرضه نشاندهندهی مقدار آوردهی بازار است. مقدار عرضه به مقدار محصول یا خدمتی گفته میشود که عرضهکننده، مایل به تأمین آن با قیمت مشخص است. قانون عرضه میگوید در صورت برابر بودن سایر عوامل، هرچه قیمت یک کالا بیشتر باشد، عرضه آن بیشتر میشود. عرضهکنندگان در قیمتهای بالاتر عرضه را بیشتر میکنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول و خدمات در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر میکند.
البته مفاهیم گسترده دیگری مانند: زمان، تعادل، مازاد عرضه، مازاد تقاضا، انتقال، حرکت، کشش و کالای پست هم در پی قانون تقاضا و عرضه تعریف میشوند که احتمالا در آینده به آنها خواهیم پرداخت.
قانون تقاضا و عرضه چه اهمیتی در استراتژی کسبوکار دارد؟
اگر بخواهیم موفقیت کسبوکار را در یک جمله تعریف کنیم، باید گفت: موفقیت کسبوکار در هر بازار رقابتی به فراهم نمودن زیرساخت مناسب عرضه در راستای برطرف کردن نیازها و تقاضاهای بازار هدف بستگی دارد. به گونهای که باید برای مخاطبینتان، مطلوب و با ارزش باشید.
به مثالهای زیر توجه نمایید:
- در روزهای اولیه همهگیری کرونا تقاضا برای ضدعفونی کننده دست افزایش یافت. با افزایش قیمتها، برخی از شرکتهایی که شاهد کاهش تقاضا برای محصولات اولیه خود بودند (مانند کارخانههای آبجوسازی) فرصت را مناسب دیدند و از آنجایی که توانایی ساخت ضدعفونی کننده دست مبتنی بر الکل را داشتند، شروع به عرضه کردند. این امر عرضه در بازار را افزایش داد و به پاسخگویی به تقاضای رو به رشد مردم کمک کرد.
- در کشور خودمان نیز سازمانهایی هستند که قانون تقاضا و عرضه را به درستی درک کردهاند. در دوران کرونا نمونههایی از فرصت شناسی برخی از سازمانها را مشاهده کردیم. در آن دوران برخی از شرکتهایی که شاهد کاهش تقاضا برای محصولات اولیه خود بودند (مانند تولیدیهای لباس) فرصت را مناسب دیدند و از آنجایی که توانایی ساخت ماسک بهداشتی را داشتند، شروع به عرضه نمودند. برخی هم نیازهای جدید بوجود آمده را به درستی شناسایی کردند و با فراهم کردن زیرساخت مربوطه، فعالیت و عرضه خود را شروع کردند. برخی نیز از فرصت استفاده کردند و با انجام دادن رسالت اجتماعی خود در آن دوران، تبلیغات اثربخشی صورت دادند. (البته به صورت کلی غفلتها و سهلانگاریهای بسیاری در اکثر سازمانها و کسبوکارهای کشورمان به دلیل نداشتن درک کاملی از اهمیت قانون تقاضا و عرضه در استراتژی سازمان و کسبوکار وجود دارد)
متاسفانه با بررسی کسبوکارهای کشورمان مشاهده مینماییم که اکثر آنها به صورت تقلیدی عمل مینمایند و از شناخت دقیق مشتریان و نیازهای آنان غافل میشوند! اکثر آنها با این غفلت، از بسیاری از فرصتها و پتانسیلی که در کشورمان وجود دارد، بهره نمیبرند.
بسیاری از کسبوکارها با پیروی نکردن از اصول مدیریتی و مدلهای کسبوکار، بدین صورت عمل مینمایند که سهم خود را با دیگر رقبا تقسیم میکنند. در واقع آنها با نداشتن ارزش پیشنهادی ویژهای فقط در یک بازار محدود با رقبای خود در حال رقابت هستند؛ چراکه تقریبا محصول و خدمت مشابهی را به مشتریان عرضه مینمایند.
گویی در بسیاری از کسبوکارهای کشورمان فراموش شده است که کسبوکار بر 2 اصل قانون تقاضا و عرضه پایدار است. فراموش شده است که لازم است مشتریان خود را به صورت دقیق بشناسند تا در ادامه بتوانند نیاز و تقاضای آنها را شناسایی کنند تا در ادامه بتوانند با فراهم کردن زیرساخت مناسب، عرضه مناسبی را به مشتریان خود ارائه دهند.
موفقیت سازمانها و کسبوکارها مستلزم رعایت نکات بسیاری است؛ ما در صنعتسازان ملچ با ارائه خدمات متنوعی از قبیل مشاوره کسب و کار در تمام مراحل از طرحریزی تا استانداردسازی و توسعه و بهبود کسبوکار در کنار سرمایهگذاران، مدیران و فعالان تمامی کسبوکارها و صنایع خواهیم بود. با ما همراه باشید.